ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 |
چشم گردون در عزای موسی جعفر گریست
دیده ی خورشید بر آن ماه خوش منظر گریست
او که خود مظلوم و در بند ستمگر بود اسیر
بر غریبی شهید کربلا یک سر گریست
شهادت غریبانه امام کاظم (ع) تسلیت باد
غروب غربت آمیخته هفتمین آفتاب ولایت را
به تمام آزادگان جهان، تسلیت می گوییم
یا حضرت معصومه، ای یادگار زهرا
بزم عزا به پا کن امشب برای بابا
ای شیعیان بیارید عطر و گلاب و قرآن
موسی بن جعفر آزاد، گردد ز کنج زندان
شهادت غریبانه امام کاظم (ع) تسلیت باد
کاش می شد، اشک ریزان، بی قرارت همچو شمع
شعله گیرم من بسوزم در جوارت همچو شمع
شهادت باب الوائج را تسلیت عرض میکنم
پسرش نیست، که تا گریه کند بر پدرش
پس شما گریه بر آن کشته بیداد کنید
نگذارید که معصومه خبردار شود
رحم بر حال دل دختر ناشاد کنید
ای کاش طاقهای آسمان می شکست و
باران بلا بر زمین نازل می شد و
این اتفاق ناگوار نمی افتاد!
از جهان رفته با قلب خسته
نزد زهرای پهلو شکسته
راحت از جور و زنجیر کین شد
خاک غم بر سر مسلمین شد
خدایا! به حق تن رنجور موسی بن جعفر
فرج مهدی منتظَر را برسان
در عزایت شده، فاطمه نوحه گر
بر دل دخترت، رفتنت زد شرر
فداى تو، که زندگى ات پر بلاست
آخر سر، گریه کنِ تو امام رضاست
راحت شدى اى مولاى من!
از «این گرداب هایلى که هیچش کناره نیست»
در کنج سیه چال بلا غرق دعایی
جان از غم مادر دهی و سوى خدایی
عمرت شده طى گوشه ى زندان و به غربت
عالم شده مبهوت تو از این همه محنت
مهدى بیا از گوشه ى زندان نظر کن
با دیده گریان عیادت از پدر کن
برگو به زهرا مادرت سرت سلامت
دیدار موسى و تو در روز قیامت
وارث غربت حسین
بى تو هستم به شور و شین
قبله ى قلب من کجاست
حرم عشق کاظمین
شهادت غریبانه امام موسی کاظم علیه السلام تسلیت باد
چو باغبان درغم گل، زهجروسنگینی غل
خمیده گردیده، قدّ رسای موسی ابن جعفر
رضا کند آه و زاری به موج غم گشته جاری
ز چشم معصومه، اشگ عزای موسی ابن جعفر